کتاب واره، برگزیده چهارمین جشنواره علمی فارابی
کتاب واره نوشته دکتر مرتضی فرهادی، استاد انسان شناسی دانشکده علامه طاطبایی و مدیر مشاور ارشد ما در «انسان شناسی و فرهنگ» به عنوان نخستین اثر برگزیده در جشنواره فارابی انتخاب شد. این موفقیت که گویای ارزش کارهای اصیل پژوهشی و توانایی پژوهشگران زحمتکش در کشور ما است، مایه افتخار برای همه علاقمندان به ایران به حساب می آید.
واره: درآمدی بر مردمشناسی و جامعهشناسی تعاون / دکتر مرتضی فرهادی
«کارل پوپر» گفته بود: «شناخت با مشاهده آغاز نمیشود. بلکه با مسئله آغاز میگردد و آهن هنگامی است که چیزی در ذهن آدمی نابسامان است. «از حسن یا بد حادثه و برخلاف نیمی از سخن «پوپر»، در 1346 و 1347 بین مشاهدات آغازین و پیشین مؤلف در روستاها و شهرهای کوچک ایران و نظریات رایج در کلاسهای دانشکده، چنان تفاوت و اختلافی وجود داشت که نیمه دوم سخن پوپر یعنی «نابسامانی ذهنی» قدرتمندی را در مؤلف به وجود آورد که چهار دهه وی را به دنبال این مسئله کشانید و به تدریج به هدفهای نظری و بنیادی وی در این مدت، هدفهای بومیسازی، توسعهای و کاربردی را نیز افزود.
روش کار بنابر ماهیت موضوع میدانی اکتشافی بوده است و لذا همچون همه پژوهشهای اکتشافی فاقد مبانی نظری مسلم بوده است. این امر دانستهای است که کارهای میدانی و به ویژه کارهای میدانی اکتشافی در انسانشناسی، خود پایه تعاریف، طبقهبندی و نظریات جدید قرار میگیرد و باز بنا بر طبیعت موضوع روش پژوهشی ما به قول «مالینوفسکی» روش مشاهده مشارکتی و با رهیافت از درون غالباً همراه بوده است. این پژوهش فرساینده و کاربر و زمانبر و هزینهساز و پرمخاطره چهلساله و البته موازی با کارهای عامتر درباره یاریگریهای سنتی در ایران و جهان ـ به شکل غالباً میدانی و اکتشفای و بعضاً کتابخانهای ـ به نتایج حداقلی به زعم خود و حداکثر به زعم برخی صاحبنظران و منتقدین دست یافته ـ که در نقدها و معرفیهای اثر بازتابیده است(1) ـ و به قول «موریس دوورژه» در سه سطح توصیف دقیق، تعریف و طبقهبندی و تبیین و نظریهپردازی به مواردی که به برخی از آنها در اینجا اشاره میشود، نایل آمده است:
1. کشف و توصیف دقیق واره با دو میلیون عضو در مقطع 1335 که در آن زمان جمعیت زنان و دختران ایران تنها «9 میلیون» بوده است و نظامات دیگری همچون مال و بلوک (مختابادی) و انواع غالباً ناشناختهای از گروهها و سازمانهای تعاونی غیررسمی زنانه و مردانه در ایران.
2. تضعیف نظریه تکروی و فردگرایی کشاورزان در کل جهان، بازتابیده در نظریات «کارل مارکس» و «موریس هالبواکس» و رد نظریه خانم «لمبتون» در کتاب: مالک و زارع در ایران و پیروان بیشمارش.
3. نقد و تصحیح تعاریف و طبقهبندیهای غالباً دوتایی و عرضی اروپاییان از همکاری که در مقالهای به شکل جداگانهای نیز به چاپ رسیده است. 2
4. طرح طبقهبندی جوهری جدید از همکاری بر پایه صفات ممیزه ـ یعنی صفاتی که تنها یک نوع را دربرمیگیرد ـ در ربع قرن گذشته که این طبقهبندی دایما تکمیل و دقیقتر شده و چهار بار تجدید چاپ شده است.3
5. دستیابی به ساختهای جهانی و جوهری همکاری که در مقدمه واره مطرح است و مقالهای جداگانه از آن استخراج شده است. این ساخت نه تنها در میان آدمیان که در میان حیوانات و گیاهان نیز وجود دارد و دارای اهمیت بنیادی در فهم واقعیت و مکاتب انسانشناسی است که این یافته نشان میدهد که انواع جوهری همکاری جهانگستر و زمانگسترند. به عبارت دیگر انواع همکاری در عرضیات در حال دگرگونی و در ساخت پایدار و ماندگارند.
6. دستیابی به ساخت تغییرات مالکیت در دام از مالکیت طایفگی به مالکیت فردی که تا به حال شواهد تاریخی و زبان شناختی همراه نبوده است که می تواند برای علومی همچون اقتصاد و تاریخ مالکیت و روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی و انسان شناسی اقتصادی مهم باشد.
7. دستیابی به مشخصات شی مقدس و تأثیرات امور دینی در مسایل اقتصادی ـ که غالباً عکس آن دانسته و بیان شده بود و کشف اصل «هم ربایی قطب های هم نام» در انسان شناسی دینی ایران و نشان دادن تأثیر پنهان اما شگفت آور باورهای مذهبی در پیدایش و تداوم درازمدت در طول تاریخ و بخش متأخر پیش از تاریخ ایران بر پایه مدارک زبان شناختی و مردم شناختی.
8. کشف نوع تازه ای از خویشاوندی در برخی از استان های شمالی ایران از آذربایجان تا خراسان افزون بر انواع شناخته شده خویشاوندی نصبی و سببی و رضایی با نام های محلی بسیار و از آن جمله «کریپ» که ما آن را «خویشاوندی آیینی» نام نهاده ایم.
پینوشتها
- برای نمونه نگاه کنید به:
ـ اسفندیار عباسی، در جستجوی برکت در قرن 21» (برنامهریزی سیستمی، مسایل توسعه دانش بومی و باریگری)،نامه انسانشناسی، شماره 4 (پاییز و زمستان 1382، انجمن انسانشناسی، صص 243-253.
ـ ناهید مطیع، «نقد کتاب واره»، فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه، شماره 37 (بهار 1381)، صص 303-308.
ـ اسماعیل رمضانی، «واره، پژوهشی بیمنت باران»، جهان کتاب، شماره 145 و 146 (اردیبهشت 1383.
ـ و دیگر معرفی و نقدهای فهرستشده در پایان کتاب انسانشناسی یاری گری، تهران، 1388، نشر ثالث، صص 572 و 573.
ـ کاوشگر سرزمینهای ناشناخته: نگاهی به جهان اندیشه دکتر مرتضی فرهادی در دو کتاب: فرهنگ یاریگری در ایران و واره: http://www.anthropology.ir/node/3124 [1]
ـ انسانشناسی یاریگری: http://www.anthropology.ir/node/5758 [2]
- نگاه کنید به:
فرهادی، مرتضی (نقد تعاریف و طبقهبندیهای یاریگری)، نامه انسانشناسی، شماره 1، تابستان 1381، صص 101-121.
- نگاه کنید به:
ـ فرهادی، مرتضی، «گونهشناسی یاریگریهای سنتی در ایران»، کیهان فرهنگی، سال دوم، شماره 10 (دیماه 1364) و ویراستههای جدید آن در:
فرهادی، مرتضی «گونهشناسی یاوریها و یاریگریها»، نامه علوم اجتماعی، شماره 1، پاییز 1369، صص 34-49.
فرهادی، مرتضی، انواع خود یاری و گونهآمیزیهای آن، فصلنامه رشد علوم اجتماعی، شماره 5، پاییز 1369، صص 34-49.
فرهادی، مرتضی، گونهشناسی یاریگریها و تعاونیهای سنتی در ایران، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی، شماره 2، 1387، دانشگاه مازندران، 13-60.
فکوهی
به نقل از پایگاه انسان شناسی و فرهنگ [3]