این معرفی در شماره 24 ماهنامه مه یار(پرونده ویژه مهارت گروهی)مورخ شهریور 1392 منتشر شده است. این مجله برای جوانان و به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر می شود.
نویسنده:یوسف پاکدامن
استاد دکتر مرتضی فرهادی در سال 1323 در ملایر دیده به جهان گشود. ایشان دارای مدرک کارشناسی در رشتهی روانشناسی، مدرک کارشناسیارشد در رشتهی ارتباطات اجتماعی و مدرک دکتری در رشتهی جامعهشناسی است. دکتر فرهادی، «استادْ تمام» دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی است. از ایشان کتابهای بسیاری منتشر شده که وزن جوایز این کتابها از وزن خود کتابها بیشتر بوده است. استاد فرهادی را الگوی مردمشناسی ایران میشناسند پژوهشهای گسترده، مستمر، عمیق و ستودنیای که این استاد فرزانه در طی بیش از 4 دهه از عمر پرتلاش خود انجام داده است ما را بر آن داشت تا در این شماره که به موضوع کار جمعی اختصاص دارد، بخش معرفی کتاب را به معرفی آثار قابل ستایش این استاد اختصاص دهیم.
نام کتاب: فرهنگ یاریگری در ایران
نویسنده: مرتضی فرهادی
تهران: مرکز نشر دانشگاهی 1373
کتاب برجستهی هفتمین دورهی معرفی کتابهای برگزیدهی دانشگاههای کشور از سوی دانشگاه تهران؛ کتاب سال هشتمین دورهی کتاب سال جمهوری اسلامی در زمینهی علوم اجتماعی؛ جایزهی نخست نهمین جشنوارهی روستا (وزارت جهاد سازندگی)… اینها بخشی از عناوین جایزههای کتاب فرهنگ یاریگری در ایران، اثر دکتر مرتضی فرهادی است. دکتر فرهادی در این کتاب پژوهشی، فرهنگ مشارکتهای سنتی ایرانیان را در حوزهی کشاورزی و آبیاری و سازمانهای تعاونی تولید کشاورزی، توصیف و کار گروهی در جامعهی ایران را در ادوار مختلف تاریخی مورد مطالعه قرار میدهد. مسئلهی بسیار مهمی که نویسنده در این کتاب بر آن تأکید دارد، رد نظریهی خودمحوری ایرانیان است. نویسنده به شکلی موشکافانه، باور به یاریگری ایرانیان را تئوریزه کرده و معتقد است کمبود مطالعات عمیق در شناخت فرهنگ انسان ایرانی، موجب میداندار شدن نظریاتی شده است که به تکروی ایرانیان تأکید دارند (مثل نظریهی خانم لمتون که حدود 60 سال پیش ارایه شده است، یا نظر اساتیدی چون دکتر پیران و دکتر کاتوزیان که معتقدند انسان ایرانی، ناهمکار و تکرو است).
یکی از دستآوردهای بسیار بزرگ این کتاب میدانی- اکتشافی، ارایهی طبقهبندی جدیدی از یاریگری (همکاری و مشارکت) است که تا پیش از آن مورد توجه هیچ جامعهشناس و مردمشناسی در جهان نبوده است و بر این اساس، میتوان گفت که مفهوم همکاری بعد از این پژوهش دکتر فرهادی تغییر کرد.
دکتر فرهادی سه گونهی جوهری همکاری را از هم بازشناسی کرده است: 1) خودیاری؛ 2) دگریاری؛ 3) همیاری. (لازم به ذکر است این طبقهبندی برای اولین بار 27 سال پیش در مجلهی کیهان فرهنگی که آن زمان تنها مجلهی قابل اعتنای علوم انسانی ایران بوده ارایه شده است و بعد در شمارهی دوم فصلنامهی علمی- پژوهشی نامهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران و سپس در کتاب فرهنگ یاریگری در ایران آمده است. ویراست بعدی این طبقهبندی، در فصلنامهی علوم اجتماعی دانشگاه مازندران و آخرین و کاملترین ویراست آن در کتاب انسانشناسی یاریگری ارایه شده است). کتاب فرهنگ یاریگری همچون سایر آثار دکتر فرهادی پر از ارجاع به منابع است؛ اما فصل مربوط به بازشناسی انواع یاریگری (همکاری)، هیچ مبنع و مرجعی نداشته و کاملاً برخاسته از کار پژوهشی است.
این کتاب از سه بخش تشکیل شده است: بخش اول: کلیات؛ بخش دوم: یاریگریهای سنتی در زمینهی آب و آبیاری و بخش سوم: یاوریها و تعاونیهای سنتی در زمینهی کشتکاری.
نام کتاب : واره
نویسنده: مرتضی فرهادی
تهران: شرکت سهامی انتشار 1380
«واره*» نام کتاب دیگری از دکتر مرتضی فرهادی است. فرهادی در این کتاب یک کار اکتشافی و پژوهش میدانی مردمشناسانهی درازمدت انجام داده است. این کتاب میراثی ارزشمند برای مردمشناسی ایران است. محتوای کتاب نشان میدهد نویسندهی محترم، پژوهش میدانی وسیعی را جهت انجام تحقیق خود انجام داده است و به تعبیری میتوان ادعا کرد با این کتاب بیشترین کیلومتر در مردمشناسی ایران رقم خورده است. تلاشی که در این کتاب صورت گرفته است نشان میدهد واره یک کار عاشقانهی تمامعیار است. محتوای کتاب نشان میدهد که نویسندهی آن، مردمشناس پشت میزنشین نبوده و با کلیکهای اینترنت در پی کشف واقعیت اجتماعی نبوده است. این کتاب را میتوان در ردیف آثار بزرگ مردمشناسان بزرگ جهان قرار داد.
کتاب واره، در نهایت فرهنگ مشارکتی کهنزنان در ایران را به عنوان یک سازمان اجتماعی غیررسمی و تعاونی سنتی به اثبات میرساند. کتاب «واره» به نوعی جلد دوم کتاب «فرهنگ یاریگری در ایران» است. اگر در کتاب فرهنگ یاریگری شاهد انواع یاریگریها در آبیاری و کشتکاری بودیم، در کتاب واره، این یاریگریها را در دامداری مشاهده میکنیم. این کتاب برای برخی روشنفکران ایرانی که قایل به مشارکتی بودن ایرانیان نیستند، زیاد خوشایند نیست! چون نویسنده با عَرَق اندیشهی خود ادعای این روشنفکران را پنبه میکند! رقم بسیار قابل توجهی که نویسنده از زنان زیر چتر تعاونیهای واره ارایه میدهد، هر عقل سلیمی را مجاب میکند که با وی همسو شود: در سال 1335شمسی که جمعیت ایران 18میلیون نفر بوده و طبیعتاً حدود نصف این جمعیت متعلق به زنهای جامعه بوده است، بیش از 2میلیون زن ایرانی در تعاونیهای واره عضو بودهاند. این رقم را اگر با احتساب میانگین 5 نفر برای هر خانوادهی ایرانی در نظر بگیریم، به این معنا خواهد بود که 10میلیون از 18میلیون ایرانی در سال 1335 عضو تعاونیهای واره بودهاند. نویسنده در پاسخ به اتهام برخی روشنفکران ایرانی که معتقدند واره «اجباری» بوده و بنابراین نمیتواند «مشارکت» باشد، میگوید: این کاملاً بدیهی است که بدون «ضرورت» اساساً هیچ کاری اتفاق نمیافتد؛ بنابراین آقایان منتقد باید مشخص کنند منظورشان از «اجباری» چیست؟ اصطلاحات علمی را باید دقیق تعریف کرد. براساس تحقیقات میدانیِ دکتر فرهادی، زنان ایرانی به حدی واره را دوست میداشتند که حاضر به ترک مجالسی که واره برای آنها فراهم میکرد، نبودند. توجه به «امر لذت» در واره، پاسخ درخوری را به ادعای روشنفکرانی که واره را بر اساس «اجبار» تحلیل میکنند، فراهم میکند. براساس تحقیقات گستردهی دکتر فرهادی، بخشی از لذتبخشترین لحظات زندگی زنان ایرانی، در تعاونیهای واره اتفاق میافتاد.
این کتاب در سال 1381 اثر برگزیدهی بیستمین دورهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در زمینهی علوم اجتماعی شناخته شد و دیپلم افتخار و جایزهی جشنوارهی ملی زن روستا (عذرا) و کتاب برگزیدهی چهارمین جشنوارهی بینالمللی فارابی و لوح تقدیر از یونسکو و آیسیسکو (سازمان فرهنگی کشورهای اسلامی) و لوح تقدیر از بنیاد نخبگان را به دست آورد.
کتاب از یک مقدمهی جامع و یازده فصل با عناوین: کلیات، پیشینهی واره در فرهنگ و اقتصاد ایران، زمینههای فرهنگی تداوم واره، دلایل تداوم و کارکردهای واره، گزینش در سازمان واره، عوامل مؤثر در شروع واره و بازماندهی جشنهای آن، چگونگی تحول شیر به واره، فنون و روشهای اندازهای و محاسبهی شیر، گردش شیر و قواعد آن، تعطیلات واره (شیر لنگ) و فهرستهای کتاب، تشکیل شده است.
نام کتاب: انسانشناسی یاریگری
نویسنده: مرتضی فرهادی
تهران: نشر ثالث 1388
بسیاری از ما دکتر مرتضی فرهادی را یک پژوهشگر برجستهی فرهنگ ایرانی که معتقد به تقدم میدان بر نظریه است میشناسیم؛ اما انسانشناسی یاریگری، جدیدترین اثر دکتر فرهادی، سراسر، جنگی تئوریک است. دو کتاب پیشین دکتر فرهادی (فرهنگ یاریگری در ایران و واره) را میتوان به مثابهی مصالحی دانست که معماریاش در این کتاب اتفاق میافتد. مجموعهی تحقیقات مسئلهمحور و روشمندی که بهصورت مستمر و در طی بیش از 4 دهه به انجام رسیده است، محتوای کتاب انسانشناسی یاریگری را تشکیل میدهد. این کتاب که حاصل کندوکاوی عمیق و پژوهشهای گسترده و مستمر است، فرهنگ مشارکتی ایرانیان را مورد تحلیل قرار داده، ابعاد مختلف آن را کالبدشکافی میکند. کتاب پس از یک مقدمهی جامع و گیرا- که به شیوهی متفاوت دوپارهی متن و پاورقی پیوسته نگارش یافته است- در ده فصل به موضوعاتی چون رفتارهای یاریگرانهی جانوران، ضرورت و پیشینهی یاریگری در تاریخ آدمیان، فضای مفهومی مشارکت نظریههای همکاری، علت بیتوجهی علوم انسانی به مسئلهی یاریگری، یاریگریها و تعاونیهای سنتی در ایران، نظریهی تکروی ایرانیان و… میپردازد. حدود 100 صفحه از این کتاب مربوط به منابع، مآخذ و نمایههاست و نکتهی جالب اینکه غالب این منابع، دست اول است.
در مقدمهی تفصیلی و جذاب کتاب، نویسنده دوگانههایی مثل خویشتنخواهی و دگرخواهی/ فرد و جمع/ رقابت و رفاقت و… را در تقابل با هم مورد بحث قرار داده و با استدلال، شایستگی مفاهیم گروه دوم را اثبات میکند. نویسنده مفاهیم گروه اول را معلول شرایط اجتماعی نابسامان جهان پرتخاصم امروز میداند و آنها را به جهت معرفتی، نه قاعده، که استثنا تلقی میکند. هدف نویسنده در این بخش، نقد نظامهای رقابتی غرب و جهان سرمایهداری است. از بحثهای مهم دیگر کتاب، نقد تعاریف همکاری و طبقهبندی و گونهشناسی از یاریگری و همکاری است که در سه دستهی خودیاری، همیاری و دگریاری توضیح داده میشود. نویسنده با ذکر مثالهایی از یاریگری در ایران، آنها را گواه بر وجود «فرهنگ مشارکت» در ایران گرفته، به طریق آنها، نظریهی تکروی ایرانیان را رد میکند. نویسنده معتقد است نظامهای یاریگری و فرهنگ همکاری در جامعهی ایران، در دوران معاصر نیز نه تنها از بین نرفته که به شیوهای امروزی خود را بازتولید کرده است.
***
برای آن که بتوانید عالمانه اتهام «تکرو بودن» ایرانیان و فرهنگ ایرانی را مورد مداقه قرار دهید و در یک طرف مناقشه روشنفکران ایرانی بر سر مشارکتی بودن یا نبودن ایرانیان قرار بگیرید، خواندن این سه کتاب ارزشمند را از دست ندهید.
* به اعتبار مهمترین موازینی که جامعهشناسان برای گروه برشمردهاند، «واره» را میتوان گروهی متشکل، با هدف مشخص، روابط مستقیم و چهرهبهچهره و برخوردار از ارزشها و هنجارهای گروهی و نظم فراوان دانست. بنا بر چنین تعریفی از گروه، «واره» نوعی سازمان غیررسمی تعاونی سنتی غالباً زنانه و بسیار کهن با محور اصلی «همیاری» از نوع «تجمعی» (همگرا)ست.