چهار «شاته»1
دو دانه پیاز و،
مهر فراوان
به کوله بار پسرهشت،
سحر گهان،
مادر.
هنوز خورشید:
عبوس خواب دوشین بود؛
و چشم می مالاند.
هنوز روزگار بهی:
کهرمیش بره،
ز یک در آب می خوردند!
و گرگ ومیش،
از اقیانوس!
که او به دامنه کوه «دز»2،
بیاغازید.
نبرد با خود،
با خاک را،
شکار «جوغاسم»3،
زمان بکندی«چاله کن»4.
زمان به قیمت قوت.
***
غروب بود و خیابان؛
غروب بود و امید؛
و یازده«گلازنه»5جوغاسم.
و شب به سفره
چهارشانه،
دو دانه پیاز و،
خواب وخموشی
گلپایگان اردیبهشت1349
********************************************************
1 – نوعی نان خشک خانگی
2 – کوهی درجنوب خمین وغرب گلپایگان.
3 – گیاهی کوهی از تیره زنبق که ساقه زیر زمین آن خوراکی بوده و تقریباً در عمق بیست سانتی متری زمین قرار دارد.
4 – بیلچه های مخصوص برای بیرون آوردن جوغاسم از زمین.
5 – «glazena» تعدادی جوغاسم که بر برگهایشان مانند گیسوی دختران بهم بافته شده اند.