بستر و پتانسیل فراموش شدۀ توسعه پایدار و بهورزی زیست بوم
ری آوری ( خیرخیزی) فرهنگ یاریگری

ایسنا: مرتضی فرهادی  در چهاردهمین گفت‌وگوی پردیسان با محوریت «ری‌آوری (خیر خیزی) فرهنگ یارگیری (بستر و پتانسیل فراموش‌شده توسعه پایدار و بهورزی زیست‌بوم) » که در سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد، با بیان اینکه ما باید به جهان مثل یک فیلم مستند نگاه کنیم تا نگاه‌مان بیش‌تر به واقعیت نزدیک‌باشد، اظهار کرد: باید از […]

ایسنا: مرتضی فرهادی  در چهاردهمین گفت‌وگوی پردیسان با محوریت «ری‌آوری (خیر خیزی) فرهنگ یارگیری (بستر و پتانسیل فراموش‌شده توسعه پایدار و بهورزی زیست‌بوم) » که در سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد، با بیان اینکه ما باید به جهان مثل یک فیلم مستند نگاه کنیم تا نگاه‌مان بیش‌تر به واقعیت نزدیک‌باشد، اظهار کرد: باید از نگاه عکس گونه به جهان خودداری کنیم، برای همین لازم است برای بحث‌ در مورد ری‌آوری- فرهنگ یارگیری، بحث‌های تاریخی را نیز اضافه کنیم.

وی با تاکید بر اینکه کشور ما دچار انقطاع و گسل فرهنگی شده است، گفت: این انقطاع حتی در روابط شخصی ما ایرانیان نیز تبلور پیدا کرده، در روابط طبیعت‌دوستان، هنرمندان، روشنفکران، فیلمسازان و… نیز قابل مشاهده است. برای مثال مردم‌شناسان کشور از همدیگر خبری ندارند، آن تعدادی هم که همدیگر را می‌شناسند کلنگ به دست در حال نابودی آثار قبل از خود هستند.

وی با اشاره به اینکه یک نمونه از قطع ارتباط، بین دستگاه‌ها و سازمان‌ها و همچنین سازمان‌های مردمی است، گفت: صاحبان NGOها و تحصیلکردگان باید بدانند که نمی‌توان کار مشارکتی انجام داد بدون آنکه کارها و اقدامات مشارکتی دیگران را مطالعه نکرده باشیم.

وی اضافه کرد:‌ چرا در کارهایمان عمل زده می‌شویم و قبل از تفکر وارد عمل می‌شویم. حتی همراه با عمل تفکر نمی‌کنیم، مگر کارمان به شکست منجر شود، آن وقت است که به فکر تجربه و کسب عبرت می‌افتیم.

این استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه نیاکان ما تجربیات خود را نوشته و در زمینه امور مشارکتی تجربه‌های فراوانی باقی مانده است، گفت: لوییس هنری مرگان مردم‌شناس و جامعه‌شناس آمریکایی در طبقه‌بندی تاریخ بشر معتقد است تا تمدن میانه، آسیا و شرق پرچمدار تکنولوژی بودند اما در تمدن جدید و بعد از تولید ماشین بخار، غرب از شرق جلو افتاد.

سازمان محیط زیست

در 200 سال گذشته ملت ایران زمین خورده است

فرهادی با بیان اینکه در 200 سال گذشته ملت ایران زمین خورده است، گفت: تا کی باید این روند ادامه یابد تا از زمین بلند شویم. باید ببینیم چه اتفاقاتی بر ما گذشته که باعث شکست ما شده است. چرا در بحث مشارکت رتبه آخر نصیب کشور ما شده است.

وی با بیان اینکه طرفداران محیط زیست حداقل باید شعرهایی که در مدح درختان و طبیعت سروده شده است را عمومی کرده و همگان آن را زمزمه کنند، گفت: چگونه می‌توانیم طبیعت را دوست داشته باشیم ولی ادبیات دوستدار طبیعت جهان و ایران را مطالعه نکنیم. چطور می‌توانیم مشارکت داشته باشیم ولی مروری بر تاریخ جهان و ایران نداشته باشیم. باید بدانیم عمر بشر کفاف تجربه دوباره اتفاقات را نمی‌دهد. بنابراین برای صرفه‌جویی در زمان لازم است تجربیات نیاکان خود و دیگر کشورها را مرور کنیم.

فرهادی با اشاره به اینکه محور صحبت من خیرخیزی فرهنگی یارگیری و تبعات آن در توسعه پایدار زیست‌بوم است، گفت: برکت، یکی از اصطلاحات فرهنگی رایج در فرهنگ ایرانی و سایر فرهنگ‌های دین‌دارانه جهان است. در زمان پهلوی و اوستایی واژه «هر» و «هیر» به معنای برکت و فیض بود. همچنین در زبان فارسی کلمه ری‌آوری در معنای خیرخیزی داریم و شاید نام شهر باستانی ری از همین‌جا نشات گرفته باشد. در قرآن نیز 32 بار کلمات هم‌ریشه برکت ذکر شده و در عهد عتیق 398 بار کلمه برکت آمده است. بنابراین به طور کلی در ادیان جهان روی مساله ری‌آوری و برکت تکیه بسیار شده است.

وی با تاکید بر اینکه در تمام علوم از ریاضیات گرفته تا جامعه‌شناسی برکت قابل جست‌وجو است، گفت: در مبحث نور فیزیک و در بحث ترکیب هیدروژن و اکسیژن و در نهایت تولید آب در شیمی مفهوم برکت تجلی می‌یابد.

در هیچ‌جای دنیا فردگراتر از روشنفکران ما یافت نمی‌شود

مولف کتاب انسان شناسی یارگیری با اشاره به اینکه در گذشته جامعه ما، یک جامعه جمع‌گرا بوده است، گفت: در هیچ‌جای دنیا فردگراتر از روشنفکران ما یافت نمی‌شود. تحصیلکردگان و دستگاه‌های مختلف کشور ما به عنوان ظروف منقطعه عمل می‌کنند. این نشان‌دهنده آن است که کسانی که کارها را به دست گرفته‌اند از رویه مشارکت ایرانیان قدیم بهره‌ای نبرده‌اند.

فرهادی با تاکید بر اینکه در سال‌های دور ایرانیان محور یاریگری و مشارکت بودند، اظهار کرد: در دوره‌ای که جهان از مباحث نژادپرستانه رنج می‌برد، در کشور ما مولانا مفاهیم مشارکتی و فرا نژادپرستی را مطرح می‌کرد.

وی با اشاره به اینکه جامعه‌شناسی از دو کنش متقابل پیوسته و کنش گسسته در جامعه سخن می‌گوید، افزود: کنش متقابل پیوسته کنش‌هایی است که ایجاد وفاق و همگرایی می‌کند و سبب می‌شود در جاهایی که نیروی فرد به تنهایی کفاف نمی‌دهد، نیروی جمع به یاری شتابد و کارها به طور مشترک پیش رود. یاریگری نام دیگری است که بر تعاون و همکاری گذاشته‌ایم، این اصطلاح در ادبیات کهن وجود داشته است که من آن را به یاد مردم فارسی‌زبان آورده‌ام. این اصطلاح در اشعار نظامی نیز بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.

استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی در حوزه مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی با بیان اینکه برکت کنش متقابل پیوبسته جامعه محسوب می‌شود، گفت: روانشناسی اجتماعی باعث سهلوت اجتماعی می‌شود. در دوره‌ای یک روانشناس آمریکایی شروع به ثبت رکوردهای ورزشکاران کرد و متوجه شد که در مواقع ورزش فردی و تنهایی رکوردهای کمتری ثبت می‌شود، بنابراین جمع باعث می‌شود که استقامت افراد بالا رود حتی زندان انفرادی نیز با این مفهوم ارتباط دارد زیرا افراد در شکنجه‌های جمعی قدرت تحمل بیشتری دارند.

ملت ایران دارای پیشینه یاری‌گرانه فراوان است

فرهادی با اشاره به اینکه برکت همان چیزی است که جامعه‌شناسان از آن به یاریگری یاد می‌کنند، گفت: در یاریگری، ری‌آوری و برکت‌بخشی اتفاق می‌افتد. ملت ایران دارای پیشینه یاری‌گرانه فراوان است، کشور ما کشوری خشک و کم آب و علف است. جامعه‌شناسان و باستان‌شناسان معتقدند که تمدن در جایی که آب فراوان وجود دارد شکل می‌گیرد اما چطور شده که در سرزمین خشکی مثل ایران به تمدن چندین هزار ساله دست یافته‌ایم.

وی با بیان اینکه در تمدن‌های سرزمین‌های خشک با معجزه مشارکت تمدن ایجاد شده است، گفت: این معجزه یک فرهنگ جمع‌گرایی و یاری‌گری است. در این سرزمین این فرهنگ باعث ایجاد تمدن کاریزی یا قناتی شده است. برای شناخت کشور ایران و نسخه‌پیچی درست برای آن ، باید کاریز و تمدن کاریزی را به درستی شناخت.

این استاد تمام دانشگاه با اشاره به اینکه دو تیپ فرهنگ در جهان وجود دارد، گفت: فرهنگی بامحوریت یاریگری و کنش‌های متقابل پیوسته و فرهنگی با محوریت فردگرایی یا رقابتی در جهان وجود دارد. هیچ تیپ فرهنگی خالص باقی نمی‌ماند بلکه گذر زمان و تاریخ، این تیپ‌ها جابجا و ترکیب می‌شوند.  از ترکیب نظام فردگرایی و نظام جمع‌گرایی هزاران نوع فرهنگ قابل استخراج است.

فرهادی با تاکید بر اینکه فرهنگ یارگیری ما ایرانیان آب رفته است، گفت: در زمان وقوع زلزله بم، در جنوب شرق تهران به سرعت برخی کالاها کم‌یاب و نایاب شد چون این کالاها توسط مردم برای زلزله‌زدگان خریداری شده بود.

انقلاب‌خیزی ایرانیان ریشه در روحیه مشارکت و ناخودآگاه جمعی آنها دارد

وی با اشاره به اینکه یونگ روانپزشک و متفکر سوئیسی، معتقد است ما انسانه‌ها فقط ناخودآگاه فردی نداریم بلکه ناخودآگاه جمعی هم داریم، اظهار کرد: ناخودآگاه جمعی و قومی ما برای مشارکت آمادگی دارد. این موضوع را می‌توان در جریان نهضت‌ها و و انقلاب‌ها در کشورمان جستجو کرد. کشور ما سرزمین انقلاب‌خیزی است و این موضوع از روحیه مشارکت مردم بر می‌آید.

این استاد تمام دانشگاه با بیان اینکه نهضت تنباکو نیز نشانه یارگیری در میان ایرانیان قدیم است، گفت: چطور شد که توانستیم در سرزمین خشک ایران، تمدن کاریزی ایجاد کنیم. حفر قنات کاری نظیر جنگ بود. جنگ با دیو خشکی که در سرزمین ما اتفاق افتاد. بنابراین برای حفر قنات در دشت یزد و میبد، احتیاج به برنامه‌ریزی و لجستیک بود.

فرهادی با انتقاد از برخی نویسندگان که معتقد به کوتاه‌مدت بودن ایرانی‌ها و عملکرد آنها هستند گفت: ملتی که قنات می‌سازد و درخت گردو که در 50 سالگی به بار واقعی می‌نشیند، ملت کوتاه‌مدتی نیستند، بلکه آنها دارای فرهنگ یاریگری هستند و به درازمدت فکر می‌کنند و برای درازمدت تصمیم می‌گیرند. در حال حاضر این ما هستیم که امروزه کوتاه مدت و کلنگی شده‌ایم.

با سد و چاه عمیق به توسعه پایدار دست پیدا نمی‌کنیم

این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر ما ایرانی‌ها از ابتدا مردمی مقطعی و کوتاه‌مدت بودیم یا به صورت ژنتیکی فردگرا می‌بودیم، راه درمان متفاوت بود. در حالی که ما در گذشته اینطور نبودیم و حالا فردگرا شده‌ایم. بنابراین باید چاره را در جای دیگر جست‌وجو کنیم. ایرانیان در گذشته چون موسیقیدانان هم‌نوایی داشتند بنابراین از همه NGOها، طبیعت‌دوستان و طرفداران حفظ محیط زیست درخواست می‌کنم به بحث مشارکت برگردند و تاریخ مشارکت را در ایران مطالعه کنند چون بدون کاریز و با سد و چاه عمیق به توسعه پایدار دست پیدا نمی‌کنیم.

وی با اشاره به اینکه در کشور ما احتیاج به توزیع نعمات وجود دارد، گفت: در فرهنگ جمع‌گرا افراد به دنبال توزیع نعمت‌ها هستند تا جمعیت را حفظ کنند و ماهیت کاریز این است که در دراز مدت دستیابی به نعمت‌ها صورت گیرد و بهره‌برداری از آن انجام شود تا در دفاع از سرزمین توانا باشند.

وی با بیان اینکه همین که قنات تبدیل به چاه عمیق شده است، نشانه کوتاه مدت و مقطعی شدن و بی‌برنامه شدن ما ایرانیان است. اضافه کرد: این به معنای عدم استفاده از تکنولوژی نیست بلکه باید از تکنولوژی نیز در مسیر توسعه پایدار و اهداف دراز مدت استفاده کنیم.

فرهادی با تاکید بر اینکه کاریز، شیر زمین را می‌نوشد ولی چاه عمیق خون زمین را می‌مکد، گفت: در کاریز کمترین پرتی آب اتفاق می‌افتد، بنابراین فرهنگ کاریزی نمایش فرهنگ ایرانی است که با مشارکت، حیات خود را شروع می‌کند، با مشارکت نعمات خود را برداشت می‌کند و با مشارکت تداوم می‌یابد.

این استاد مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی با اشاره به اینکه طول عمر سدها نهایتا 50 سال است، گفت: این در حالیست که 400 سال پیش شیخ علی نقی کمره‌ای قناتی حفر کرده که هنوز هم پایدار است. بنابراین این مملکت در گذشته مملکتی کوتاه مدت نبوده ولی ما کوتاه مدت شده‌ایم.

فرهادی در پایان از صاحبان NGOها و طبیعت‌دوستان درخواست کرد برای تدقیق و درک درست از بحث مشارکت و ری‌آوری و برکت‌بخشی و فرهنگ یاریگری در ایران کتاب انسان‌شناسی و یاریگری را مطالعه کنند.

مطالب مرتبط