دوفصلنامه دانش بومی،ویژه نامه آب،دوره 6، شماره 12 ، مهر 1398، صفحه 1-9
یادداشتی کوتاه بر ویژه نامه آب

گفتنی است که اکنون ۶ سال از پیشنهاد و تصویب این ویژه‌نامه گذشته است و مجله با سختی بسیار توانسته است پس از ۶ سال این ویژه‌نامه را برای چاپ و استفاده مخاطبان آماده سازد. علت به درازا کشیده شدن این کار، محدودیت‌ها و قیدهای موضوعی دو فصلنامه مزبور است. عنوان دانش‌ها و فن‌آوری‌های بومی دو فصلنامه ایجاب می‌کند، که حتی مانع چاپ برخی از مقالات مردم‌نگاری و مردم‌شناسی آب نیز می‌شود. برای مثال «عروسی آب»، «حضور آب در آیینه‌های ایرانی و یا در جشن پایان لایروبی و حکومت زنان در سامن ملایر» و یا «بیل گردانی، آخرین بازمانده یک ورزش پهلوانی و آئینی» که همه این‌ها نام مقالات مؤلف است که در مجلات گوناگون ایران پس از انقلاب اسلامی به چاپ رسیده‌اند، که نمی‌توانند در دو فصلنامه دانش‌های بومی ایران چاپ شوند. چنین مقالاتی هم بایستی در حوزه دانش‌ها و فن‌آوری‌های سنتی قرار گیرند و هم باید مربوط به آب و ایران باشند. بنابراین فصلنامه برای این‌که هم ویژه‌نامه را به‌جایی برساند و همسطح کار افت نکند و هم کار، پیوند خود با نام دو فصلنامه را حفظ کرده باشد، ناچار شد، چندین بار نوبت را از شماره ویژه نامه آب، ستانده و به شماره‌های معمولی دو فصلنامه بدهد، در نتیجه این چند بار جابجایی،چاپ ویژه نامه آب از شماره ۷ به شماره ۱۲ رسید. حال در نظر بگیرید که صاحبان مقالاتی که نوشته‌های آنها از جانب دو فصلنامه پذیرفته‌ شده است چقدر باید صبوری دهقانی داشته باشند و چشم‌انتظار مقالاتشان بمانند. با نگاهی به تاریخ پذیرش این مقاله‌ها می‌توان بندی از شعر انگور[۱] نادر نادرپور را  در وصف این شماره بیان کرد: «چنین آسان مگیریدش / چنین آسان منوشیدش».[۲]

بخشی از متن

در تمدن کاریزی آخربینی و اندیشه درازمدت بر منافع آنی و کوتاه‌مدت می‌چربد. این اندیشه درازمدت، هم خود را در سرمایه‌گذاری و احداث کاریزِ بسیار “نیروبَر” و “زمان‌بَر” و “سرمایه‌بر” نشان می‌دهد و هم در کشت‌های دیر بهره همچون درخت‌کاری و باغداری که نمودِ عالی آن را در کشت “گردوی ایرانیِ”‌ بسیار دیربهره اما دراز بهره و زیاد بهره، می‌توان دید و هم در پدیده چشم‌گیر وقف آب در ایران. کاریز با روستانشینی و نظام دهقانی و حقوق صاحب نسقی (حق ریشه)، سهم بری و کار دسته‌جمعی و فرهنگ مشارکتی بر زمین، سازگار است و مکینه(چاه عمیق)، سازگار با سرمایه‌داری ارضیِ مبتنی بر اجاره‌داری و کارگر کشاورزی مزدبگیر و یا اجاره کاری است، که شرایط فشار بیشتر بر طبیعت برای بهره‌کشی زیادتر در کوتاه‌مدت را میسر می‌سازد و سازگار با طرز تفکر فردگرایی و خودخواهی و خودشیفتگیِ نظام سوداگری – استعماری است که تسلط بر دیگران و تسلط بر طبیعت را در نظر مجاز و در عمل مفید می‌یابد.

دریافت فایل PDF
مطالب مرتبط