شعر سوگند بیست و پنجمین سروده مجموعه شعر "در فصل ها خنده دشوار" 46 سروده مربوط به سالهای 1346 تا 1354 که توسط انتشارات شب شکن در سال 1357 منتشر گردیده است.
قطعه ای از شعر “سوگند”

در سال ما  روعقرب: که پای مرغ دانا، دربنداست. که  رود شن روان شد،از رود. و صاعقه، بر بارورترین درختان شرق، فرود می آید. آتش گرفته چشمه؛ و  کاریز: با آن هزار گوش پذیرایش، خالی است از ترنم باران. .از دهانه ی چاهی، حتی، پرپر نمی زند، کبوتر آهی. (خمین،تابستان 1349) ******************************************** توجه:در همین قطعه […]

در سال ما  روعقرب:

که پای مرغ دانا،

دربنداست.

که  رود شن روان شد،از رود.

و صاعقه،

بر بارورترین درختان شرق،

فرود می آید.

آتش گرفته چشمه؛

و  کاریز:

با آن هزار گوش پذیرایش،

خالی است از ترنم باران.

.از دهانه ی چاهی،

حتی،

پرپر نمی زند،

کبوتر آهی.

(خمین،تابستان 1349)

********************************************

توجه:در همین قطعه کوتاه  نیز می توان دید که اساساً مساله آب در شعر ایشان،(با همان بسامد و کیفیتی که در سایر آثار و آراء اعم از پژوهش های اجتماعی وهنری دیگر مورد توجه بوده است) بازتاب دارد.

مطالب مرتبط